ستیزه گر مهربان

انسان سالم شاده ... غم یعنی بیماری

ستیزه گر مهربان

انسان سالم شاده ... غم یعنی بیماری

خودکشی

تو قتل کرده ای میدانستی ؟

کودکی 5 یا 10 ساله را با طنابی سخت در خاطره ات به دار کشیده ای

نوجوانی 15 ساله را در درونت به جرم خواستن سرکوب کرده ای

جدیت، تخصص، بزرگی و مسئولیت خونبهایی بود که به تو پرداختند

و هنوز میترسی ... از زنده بودنش میترسی .... از زنده بودنت میترسی

... ... ...

در آینه بنگر ... این تو نیستی! تو سالهاست که خود را کشته ای ... سالهاست

انسان در آینه دگرانند ! خاندانت، جامعه ات، تاریخت ... شبیه به توست ولی تو نیستی

تو سالها پیش در آستانه حیاط مدرسه به تمسخر دوستانت خود را کشتی

سالها پیش، از شرم زنده بودن در میان خاندان همیشه مرده ات خود را نابود ساختی

و از هراس رویارویی با عشق خود را آنچنان شکستی که دیگر لایق هیچ عشقی نباشی

... ... ...

و تو را اینگونه میخواستند : مرداری چون خودشان

و تو اینگونه شدی : مرداری در میان مردگان ... بی عشق ... بی تحرک ... بی اندیشه

و ایشان هنوز تو را نظاره میکنند ... از هراس آنکه مبادا نمرده باشی

نظرات 9 + ارسال نظر
پرواز یکشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:56 ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
شاید هم هنوز نمرده باشی. مرده که تکان نمی خورد. ولی این حرف تکانت داد. خداوند «زنده را از مرده بیرون می آورد» . اینبار دستت را به او بده. آن وقت از هیچ کس نمی ترسی. به او تکیه کن. تمام قتلهایی که تا با الان کرده ای؛ کافیست. جوانه بزن که او خاک را کنار زده است.

چگونه به خداوندی تکیه کنم که خودش بر من متکی است ؟

نه دوست من .... من چون ققنوس خود را از خاکستر خویش باز خواهم آفرید و خداوند را در صورت نیاز در کنارم خواهم پنداشت

خیزران یکشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:55 ب.ظ http://kheyzaran.blogsky.com

سلام

پست خودکشی کاری است که یک سروگردن ازتمام کارهای دیگر ی شما بلند تراست.
اگرچه به هرحال به گفته:
(درمحیطی غیرانسانی-انسانی زندگی کردن غیرممکن است)
ولی بیان این واقعیت درپست خودکشی در آئینه ی ذوق -انعکاس هنرمندانه ای یافته بازتابانیدن چهره ی خشونتبار زشتی هاوحقوق پایمال شده ی زندگی به زبان اعتراض تنها از جانب کمال طلبانی قابل بازگفت است که زبان هنررابرای بیان خودانتخاب میکنند .
برای سنجش یک متن اگر معیارهای مستعلیشاهیش موردنظرنباشد چنین میتوان نتیجه گرفت که:
هر نویسنده پس از حذف مخاطب وبدل شدن به تنها خواننده ی متن خودنوشتن جرات وجسارت عجیبی میطلبد.
بدون تردید در مورد متن خودکشی این اتفاق نادر افتاده است
نمیتوانم شادمانی خودم را از خواندن مجدد آن پنهان کنم

بای

روژان دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:11 ب.ظ http://rozhanria.blogfa.com/

من کسی را به قتل نرسانده ام و فکر می کنم فقط خودم را کشته ام.
از وبلاگتون خوشم اومد و لینکتون کردم.

شبنمکده شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 02:59 ب.ظ http://www.abaei.persianblog.ir

خودکشی کفر است
لیکن خویش را در عشق کش

پاشا سه‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:28 ق.ظ http://www.pram.blogfa.ir

و این است سرنوشت

شروین یکشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:06 ب.ظ http://bargeazad.blogfa.com

السلام علیک سیدی بادرا !

هذا کلام من قلبی !!! انت تفهم ماذا انا اقل‌!

عربی بسه ! ژادرا جونم فوق العاده بود من اینو می ذارم تو ۳۶۰ ام به نام خودت!!!‌این پست بی نظیر بود

مرسی شروین جونم
خبر نداری منم برات یه کامنت خوب نوشتم تو صفحه ات

خیلی دوستت دارم عشق من
ای کاش این آخرین حرفت نبود ... ای کاش بازهم مینوشتی ... جات پیشمون خیلی خالیه

می بوسمت

دل-زاد کولی یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:55 ق.ظ http://Gitan.blogsky.com

خوب که نگاه کنیم
دیگر ادمی نمیبینیم
ادم ها را شبکه های ماهواره تعریف میکنند و تبلیغات توی در و دیوار و همسایه و ...

من و شما باید اول خودمون رو تعریف کینم .... وگرنه ماهواره ها و بقیه چیزها ازمون جلو میزنند

علیرضا شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:23 ب.ظ

یکی از زیبا ترین متنهایی که هیچ وقت نمی تونم فراموشش کنم :)

حنانه یکشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 10:47 ب.ظ http://adambarfiha.com/?p=8601

درود

دعوتید به خوانش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد