زال

در شاهنامه سخن از کودکی است که مانند زردشت و مسیح در لحظه تولد شگفتی همگان را برمی انگیزد ولی موجب طرد شدن از طرف پدر خویش میگردد. این کودک پاک و اساطیری همان زال است که نماد سپیدی بر روح و جسم و اندیشه اش به پیری و خردمندی در ادبیات فارسی اشاره دارد و نماینده همه کودکانی است که از پدر خود بیشتر میفهمند و فرزانه ترند برای همین از طرف ایشان طرد میشوند و ترسی که پدر ساده لوح از فرزند دانا دارد با بی مهری به پسرش مشاهده میشود. زال به صحرا افکنده شده توسط فردی فرزانه تر از خود که در شاهنامه همواره بصورت سیمرغ تصویر شده بزرگ میشود و در جوانی با عشق پاکش به رودابه نوه ضحاک همه کینه ها و دشمنی ها را نسبت به خاندان ضحاک میزداید و در مقام پدر فرزندی بدنیا می آورد که برجسته ترین قهرمان شاهنامه یعنی رستم تهمتن است .  

 

نکته ای که در شاهنامه چند بار بدان اشاره شده بی مهری پدران به پسرانشان است که نکته ای ژرف برای اندیشه ایرانی است و جالب اینکه این پسران همگی قهرمانان تراز اول شاهنامه اند مانند زال ، سیاوش ، گشتاسب و حتی سهراب . با آگاه شدن از سرنوشت این قهرمانان میفهمیم در بسیاری موارد تنها نیستیم .