ستیزه گر مهربان

انسان سالم شاده ... غم یعنی بیماری

ستیزه گر مهربان

انسان سالم شاده ... غم یعنی بیماری

همخوابگی

        

 

تا آن هنگام که همخوابگی، رسوایی جبران ناپذیر است، "عشق" غمگین ترین و احمقانه ترین آواز هستی است .

چشمان همگان آشنایی همیشگی است و دستانشان دوستانی دیرینه، ولی افسوس .....

تن هیچ کس یار من نیست

بدن هیچ کس همخواب من نیست

چراکه همخوابگی را تحقیری می‌دانند و عشق را جز "خیره ماندن با حسرت" معنی دیگری نیست !

نمیدانم چرا اینگونه می اندیشند؟ چنین کودکانه که آزمودگی را در همه چیز پسندیده می انگارند بجز عشق که بهایش همچنان در بکارت است، در حسرت و عسرت !

در شگفتم چرا هیچ کس، چرا هیچ کس خریدار من نبود ؟ من که خود را چنین به باد حراج سپرده بودم

چرا تنم بستر آرام هیچ عشقی نشد ؟ منی که چنین رویین تن از همه هرزگی ها شده بودم

افسوس کسی ندانست که همبستر شدن پایان عشق نیست ، "ادامه" آن است؛ ادامه داستان بی پایان خواستن !

و افسوس که ایشان را شهامت ادامه داستان عشق نبود چراکه دیگر به ادامه اش "ایمان" نداشتند !

ترس

تا حالا همش فکر می کردم چرا ایرانی ها همدیگرو دوست ندارن یا کشورشونو آباد نمی کنن یا حداقل بهم دیگه کمک کنن آخه بابا ! ولی تازه فهمیدم که ماها از همدیگه وحشتناک می ترسیم :

بچه از مادرش میترسه، مادره از بچش (بنده خداها برای همدیگه شدن سند افتخار)

باباهه از دخترش میترسه، دختره از باباش (همش هم حرص میخورن ، دیدین ؟)

زن از شوهرش میترسه، شوهره از زنش (دروغ میگن که نمیترسن)

پلیس ها از خلافکارا و جوونا میترسن، جوونا و خلاف کارا از پلیس (البته هرکدوم به دلیلی ها)

شهرداری از مهندسا میترسه، مهندسا از شهرداری (همیشه هم اون یکیه که نمی فهمه)

پسره از دخترا، دختره از پسرا (یه وقت بلا سر هم نیارن و ضربه نزنن)

... ... ... هه هه هه ... ... ...

خلاصه خر تو خریه ، همه از هم میترسن !!!!

حالا ماکه میخندیم ولی واقعاً خیلی درده چون تویه همچین جووی دیگه دوست داشتن و خوبی و صداقت معنا نداره . درسته که ما همیشه تو همین وضع افتضاح زندگی کردیم ولی خداییش یه ذره جرأت و اعتماد به دیگری چقدر زندگی رو قشنگ تر میکنه ؟

حالا اگه میخواهی ببینی خودت چقدر میترسی ، دقت کن که چقدر اعتمادت به بقیه کمه !

دیدی چقدر میترسی ؟ طفره نرو میترسی! (منم ازت میترسم ولی خودمو گول میزنم میگم مثلاً یارو در شأن من نیست یا آدما خوبن و من بدم یا خلاصه از این حرفهای بیخود)

ولی بیا یه بارم که شده نترس از این بدبخت ها، تقصیری ندارن 2500 ساله (یا بیشتر) که دارن میترسن !!!