زود باش زود باش درس بخون ، یه مدرک بگیر ، برو سر کار
زود باش ماشین بخر ، ازدواج کن ، پول در بیار
زود باش دیگه داره دیر میشه بچه دار شو ، پول خرج کن ، بچه ات رو مثل خودت کن ، نزار هرجور خواست زندگی کنه ، اونهم باید درس بخونه بره سر کار پول درآره ازدواج کنه بچه دار بشه ، مثل همه قدیمی ها
ولی شاید من نخواهم مثل بقیه باشم ، نخواهم بچه ام مثل خودم شه اصلا شاید ازدواج نکنم تا آخرش دوست بمونم ، نمیخواهم از پول در آوردن و خرج کردنش احساس بودن بهم دست بده
مدرک ؟ کی باید منو تایید کنه ؟ آدمهای قدیمی تر از خودم ؟ آدمهایی که معیارشون متفاوت از منه ؟
عجیبه چون من میتونم گذشته ام رو تایید کنم یا بریزم دور ولی گذشتگان و قدیمی ترها که حق رد و قبول آینده رو ندارند
آینده داره میاد ، بدون هیچ اجازه ای از گذشتگان .... تصمیم با منه که مثل گذشتگان زندگی کنم یا خودم باشم ، هشیار و آماده برای آینده ای ناشناخته
سلام
آره پادرا جان
کاشکی همه چیز به سادگی همین نوشته بود....
خبر نداری از اینهم ساده تره عزیزم
سلام
آره دیگران حق ندارن درباره ی آینده ها نظر بدن ولی فکر نمی کنی ما هم حق نداریم نسبت به قدیمی ها نظر بدیم و اون ها رو رد یا قبول کنیم , هر کسی زندگی خودشو داره نباید فقط به خودت حق بدی .
منظور من از رد و قبول گذشته برای خودمون بود نه اینکه نوع زندگی گذشته رو برای گذشتگان خوب یا بد بدونیم
سلام... الان که مینویسم یه کم دلتنگ و خسته هستم... احساس می کنم پادرای خونم کم شده!
منم همین احساس تورو دارم .... دوستهای آدم که سرشون شلوغ بشه فاجعه رخ میده
ولی با شروع برنامه ها همه چی درست میشه
سلام ، خب دلم نمیخواست نظرذی بدم ؛ چون ممکنه دیگران صداشون در بیادو فعلاً حوصله ی جنگو جدال ندارم !!!!!!
ولی قشنگ بود متنت !!! :)
همینکه لطف کردی نظر دادی یه دنیا خوشحالم کردی
تا زمانی که مهربونی هست جنگ و جدال چیه ؟ !!!
نمی زان که. دنیا رو بهت زهر مار می کنن. مگه این که بری توی یه چنگل زندگی کنی. اونجام میبینی که یه مشت شیر و ببر و پلنگ برات دندون تیز کردن.
نه برو فضا. اونجام موجودات فضایی میگیرنت و روت آزمایش و اینا انجام میدن.
آزمایشات موجودات فضایی رو خوب اومدی ......
سلام
این پست همون فریاد منه که به همه بفهمونمش ولی انگار کسی گوشش بدهکار نیست...
من دلم میخواهد خودم باشمممممممممم
من دلم نمیخواهد مثل قدیمی ها زندگی کنمممممممممم
گرفتن تصمیم دشوارترین کاره
من که شخصا نتونستم با حرف و منطق حلش کنم ... بالاخره یه جایی باید نشون داد که ابزار حمله و دفاع علیه خودشون هم میتونه بکار بره
درسته همیشه حرف و منطق راه حل نیست...
که اگر اینجور بود خداوند به پیامبر میگفت که انسانها رو حتما با حرف ومنطق هدایت کنه ولی همونجوری که میدونی خداوند در قرآن به پیامبر دستور جهاد داده...
حالا اینم مثال حال ماست قرار نیست که همه چیز با حرف ومنطق درست بشه بعضی وقتا باید حمله کرد و باید هم در مقابل ظلمی که بهمون میشه از خودمون دفاع کنیم واین امر حتما نباید در مورد جنگ بین ملتها باشه بلکه گاهی درصحنه زندگی جنگهای سرنوشت سازی رخ میده که نتیجش میتونه کیفیت ادامه زندگیمون رو تعین کنه...
آفرین !
شما که انقدر خوب میدونی راهشو دیگه منتظر چی هستی ؟
مطمئن باش سکوت همه چی رو بدتر میکنه .... مطمئن باش
ای کاش همه ی پدر و مادر ها باتو هم عقیده بودند .
راستی به وبلاگه جدیدم ( alimashayekh.blogsky.com) یه سر بزن
بای بای
مرسی علی جان لینکت میکنم
مهم اینه که خودمون که پدر شدیم به حرفمون عمل کنیم !
راز زندگی اندیشمندانه وموفق اینه که مثل همه باشیم ... ومثل هیچ کس نباشیم و خودمون باشیم ..... راز زندگی هم اینه که در مردم با مردم باشیم ولی مثل بیشترشون سطحی نگر و ساده اندیش نباشیم
البته در زندگی همه نوع می توان زندگی کرد ، ولی به نظر من بهترین نوع مثل همه بودن وجدا از همه بودن ....
البته اگر این جدا بودن را بخواهیم به خواستها و کارهایی خاص محدود کنیم باز هم یک ..... اشتباه است .
پایدار باشید
آریایی
حرفهای متناقض و زیبای شما بیشتر یک ادبیات دلنشین داره تا مفهوم اساسی و راهبردی
من ترجیح میدم حرفهای خوب بزنم تا اینکه خوب حرف بزنم .... به شما هم همین پیشنهاد رو میکنم
برای همین با نظرتون مخالفت میکنم و میگم بهتره متفاوت بود و متفاوت ها رو پذیرفت ...