خداوندا ...
گناهان مرا ببخش تا دوباره گناه کنم
وجدان مرا پاک گردان تا با خیال راحت به آلوده کردن خویش بپردازم
به من ثروت ارزانی دار تا بدون تلاش همه چیز را مصرف کنم و از بودن خویش احساس رضایت کنم
مرا توانا کن تا همه را با ترس و وحشت به فرمان خود در آورم
پدر و مادرم را حفظ کن تا دیگر نیازی به کار نداشته باشم
دوستانم را زیادتر کن تا بیشتر بیازارمشان
معلمان و اندیشمندان را از بین ببر تا من احساس باسوادی کنم
زنان و دختران را احمقتر کن تا من احساس خردمندی کنم
شیطان را در پناه خود حفظ کن تا من همه تقصیرات را به گردنش اندازم
آمین
salam padra jan
kheyli toop bud vaghean hameye 2aahaye ma haminjorie
albate inam ye raheshe khodavanda rahe rast ra be samte ma kaj kon chon ma hosele nadarim khodemun biyaym peydash konim
felan
نکته اینجاست که هنوز کسانی هستند که به این کج شدن راه راست امیدوارند :))
بهرحال ممنون از یاد آوری این جمله
زندگی ایرانی!
راستی این نوشتت طنز نیستا بیشتر یه تراژدی اجتماعیه یا حتی تاریخی و یا حتی در ستایش خویشتن
راستش علی جان همه اش هست ولی من حس کردم بقیه گروه بندی هام جدی تره و این نوشته از تلخی آدم رو به خنده میندازه ...
ته دل اکثر آدما واقعا همینه
اغلب اسیریم.
همینکه به اسارت و نادانی اعتراف کنیم دیگه اسیر نیستیم
راه خودش باز میشه
کاش آسمان می بارید به حال دل بیچاره ی من بیچاره تنهاست بیچاره اسیره! اسیر آزادی ! آزادی که خودش تعریف کرده و هر روز حصار تنگ تری نفسش رو به شماره میندازه
بیچاره دلم
آسمان!
برایش دعا کن
آمین
دل بیچاره شما باید تعریفش رو از آزادی تغییر بده ...
... تغییر ...
... میشنوی صدامو ؟
با درود بر تو ایرانی
آمین یا رب العالمبن
شاید هم درست بگی ...... این حرف خیلی از انسان ها باشد که به زبان نمی آورند ...... و می خواهند خدا را گول بزنند .... درحالی که خود فریب خورده اند
و هدفشان از دعا همین چیزی باشد که گفته ای ......
مثل اون جا که گفته ای : وجدان مرا پاک گردان تا با خیال راحت به آلوده کردن خویش بپردازم
انسان که دعا و توبه نگاه عمیق داره به عمق گناه و اشتباه خود می نگرد و به ناراحتی که به انسان ها می دهد ......... ولی انسانی که به دعا وتوبه نگاه سطحی داره از خدا می خواد فقط اون روببخشه بدون اینکه به ناراحتی اون گناهش که برای دیگران ایجاد کرده فکر کرده باشه ......
حتی این در بعضی موارد دعای خیلی هاست حتی من ............
البته خدا منو ببخشه ( البته از ته دل میگم )
جالب نوشتی...
پایدار باشید
آریایی
سلام پادرا جان
ممنون ازینکه بهم سر زدی
باور ن زندگیم بد جوری بهم ریخته
درس و کلاس و از اون طرف شروع امتحانا و حال هادی
همه با هم شده اصلا وقت نمیکنم
شرمنده
ازت ممنونم که بهم لطف داری
خیلی قشنگ تعارضات جامعه رو به تصویر کشیدی مثل همیشه واقع بین
با ارزوی موفقیت
هستی
میدونم هستی جان همیشه براتون آرزوی شادی و آرامش دارم
دعای خیرم پشت سرتون هست ... البته نه از این دعا ها که تو این پست نوشتم ها !!
منظورم از اون عشق و شته درگیری درونی یه آدم بود برای رسیدن به حقیقت که یه سری مسائل واهی سد راهش می شن و از هدفش دور میشه!
ممنون از نظرت
دل بیچاره و حصارش آرزوهای غیر ضروری بود که گرفتارش می شیم و عرصه ی زندگی رو بهمون تنگ می کنن
d:
شما با این نگاه عمیق چرا مفاهیم رو بدون قالب و با همین منظور اصلیتون بیان نمیکنید ؟
یه نظرم سادگی زیباتر از پیچیدگی در بیان است
ما باید عادت کنیم نهاد مان را منتشر کنیم . واقعیات درونی ما اگر در معرض افکار همدیگر قرار گیرند . به تدریج دروغ از میان خواهد رفت .
دوست خوب من .فکر ما جزیی از زندگی ما هست . بنابراین آنچه می اندیشی پرورش بده . نگذار بمیرند .
واوو خیلی مفهوم عمیقی داشت حرفی برای گفتن نداره ...
با درود بر تو آریایی
یک نکته درباره نظر یکی از دوستان : که گفته : این نوشتت طنز نیستا بیشتر یه تراژدی اجتماعیه یا حتی تاریخی و یا حتی در ستایش خویشتن
با این نظر .................. مخالفم
1 . چونکه اولا این نوشته به این صورت نمی تونه تراژدی در ادبیات ایران باشه
2 . فکر کنم چند تا از فاکتورهای تراژدی را هم نداشته باشه
3 . این نوشته به طور کامل در ادبیات ایران می تونه راحت طنز قلمداد بشه ( نه فکاهی ) ... اگه شاخه هم برایش بزاریم طنز اچتماعی .... بیشتر نوشته طنز می شه قلمداد بشه تا تراژدی اجتماعی و ...
در پاسخ به علیرضا
پایدار باشید
آریایی
حرف نداشت پادرا!!! عالی بود... عالی!!!
عمق مطالب رو نمی شه تو سطر بندی گفت اما قافیه و وزن همه چیزو شامل میشه باید یاد گرفت که از هر مطلبی مفهوم رو کشید بیرون ظاهرسازی رو همه جا می بینیم سادگی تو نوشتن به نظر من بی معنیه چون اونوقت دیگه نوشتم معنا نداره
قافیه و وزن که خودش ظاهر متنه . عمق یعنی مفهوم !
بیرون کشیدن معنی همون ساده نویسیه ... از این روشن تر ؟
وبلاگ قشنگی داری.به منم سر بزن
موفق باشی
چشم
هرکس سبکی داره که تغییرش سخته این به عهده ی بقیه اس که مفهومش رو درک کنن اگه قرار باشه تو دنیای امروز ما هرچیزی اونقدر ساده بیان بشه تمام متن ها باید سانسور بشه...
ممنون از نظرات جواب cmهاتو تو وبلاگم دادم
به نظرم سادگی به سانسور ربطی نداره ... مفاهیم خطرناک سانسور میشند نه ساده
شما هم درست میگین.
مرسی که به وبلاگم سر زدین
فقط اعتراف کافی نیست اگه همش اعتراف کنیم و باز انجام بدیم اسیر تر از قبلیم
عمل مهمتره
سلام آقا پادرا.
خوبی ؟
چرا آخرش آمین نوشتی ؟
اینها دیگه چه دعاهائی بود؟
ما که نوفهمیدیم!!!
اینها حرف دل مردم روزگار ماست سوده جان که کسی جرات گفتنش رو نداره
هنوز فکر میکنی مردم نگاهشون به دعا و خداوند و ارزشهای آسمانی مثل گذشته است ؟
امروز خیلی ها فقط از خدا پول و قدرت و شهرت میخواهند ... نمیشه انکار کرد ... چشم ها را باید شست
من خطری تو مطالب امروز نمی بینم
ممکنه حقیقتی باشه که بقیه نخوان بشنون اما به معنای واقعی خطری وجود نداره
پادرای عزیزم
قسمت چتر نوشته ی "بهاره" هست که تو مسابقه شرکت کرده بود و برنده شد!!! متن من همان هدیه ی الهیه!!!
ممنون که سر زدی و نظرتو بهم گفتی
دعای کودک قبل از خواب
خدایا اگر در خواب مردم
تمام اسباب بازی هایم را بشکن
تا به کودکی دیگر نرسد
ما بین آدمهایی زندگی که فکر میکنند بزرگ شده اند
و خیلی هم اصرار دارند که بقیه حرفشون رو باور کنند
جواب نظر شما رو تو وبلاگم کپی می کنم:
درباره تاریخ معاصرمان که فرموده بودید باید به عرض دوستان برسانم که برخوردی که شما به ان اشاره کرده بودید نهایتا به استعمار و سپس به استبدادی رقم خورد که هنوز هم از سیاهی ان به در نشده ایم.
واقعا از برخورد با شخصی با عقاید شما بسیار خرسندم زیرا بسیار جالب و خیلی حق به جانبانه ز ابعاد مختلف تاریخی به گونه ای معکوس سخن میگویید که به یکی اشاره میکنم
من به دیکتاتوری محمد رضا شاه پهلوی حرفی ندارم و تعصبی هم برای ایشان قائل نیستم
ولی در ان دیکتاتوری مشکلاتی که برای ایرانیان حل شده بود شاید ارزوی چندین ساله ملت بزرگ ایران بود که عوض اصلاح ابعاد دیگر قضیه با بدبختی محض به شکوفایی بیشتر خط بطلان کشیدیم همان خط بطلانی که شما از ان به نیکی یاد کرده اید
واقعا جای تاسف دارد از شخص ب مطالعه ای مثل شما که تحولات ساده ی سیاسی را به گونه ای دیگر میبینید که از شرح بیشتر ان به دلایلی معذورم
نمیخواهم سخنم به تحریف تعبیر دیگری شود
نادانی از تاریخ به روایت شما همان نادانی از تحریف هاست
از قضا بنده عرض میکنم که باید این تاریخ را خواند تا ابهت انرا به درستی درک کرد عظمتی که بیشتر شاهان هخامنشی از جمله کوروش و داریوش بزرگ در تمدن جهانی به ثبت رسانده اند دیگر جای سخنی باقی نمیگذارد
شما مدرن ترین نوع حکومت با متعالی ترین ارزش های معنوی و انسانی در چندین سال قبل از میلاد را خون اشامی نام میگذارید و دوران سیاه تاریخ معاصر را حرکتی رو به رشد؟
واقعا متاسفم برای نسل خودم
همان تاسفی که همیشه از دیدن نسل سوخته با افکار سوخته داشته ام و شاید خیلی ها مثل شما این تاسف را نقطه ضعف بنده عنوان نمایید
شما که میفرمایید تاریخ ایران بهترین استاد است چرا تا به حال سراغ این استاد را نگرفته اید؟
نفرمایید که گرفته اید
چون اگر سراغش رفته بودید انوقت از شکوه تارییخ ایران به خون اشامی یاد نمیکردید
راهنمایی کوچکی عرض مینمایم
در جلد مشرق زمین تاریخ ویل دورانت گوشه ای از عظمت پارس دوران هخامنشی یاد شده است
اصلا تاریخ ویل دورانت مهر تایید بزرگ دیگری بر افتخارات دیگر سرزمین ما به قلم یک فرانسوی ست
جای تاسف است که حالا یک ایرانی مثل شما نظری اینچنینی دارید
سعی میکنم پستی در این باره داشته باشم
سپاس از حضورتان
نمیدونم چرا شما هم مثل خیلی ها شیفته قدرت هستید و بجای ارزشهای انسانی مثل عدالت و آزادی دنبال عظمت و شوکت میگردید ؟ میدونید ستایش شکوه و قدرت متعلق به انسان ضعیفه ؟
من بر خلاف شما از قدرت بدم میاد و آزادی انسانهای رو در حرکت بسوی رنگارنگ شدن تمدن میبینم نه یکپارچگی و وحدت اندیشه ها
انقلاب مشروطه تنها نقطه روشن در صفحه تاریک یکجور دیدن و یکجور فکر کردن ایرانی ها بعد از نظام شواراشاهی اشکانیه ... بعد از انقلاب مشروطه بود که ایرانی ها تازه متوجه شدند از هفده هزار قوم تشکیل شده اند و با دیگران آشنا شدند . تا قبل از اون فکر میکردند قبیله کوجکشون بهترین قبیله روی زمینه ولی بعد از مشروطه بود که فهمیدند میشه با مشارکت قدرت شاه رو در کشور سلطنتی ایران محدود کرد
نظام دیکتاتوری رضاه شاه و اعلیحضرت فقط نظر نخبگان و تحصیلکردگان جامعه رو تامین میکرد که شاید ده درصد جامعه بودند در حالیکه مردم نادان ایران که همون والدین من و شما هستند حتی از حقوقی که براشون در نظر گرفته شده بود نا آگاه بودند فکر میکردند میتونند دست آورد ۴۰۰ سال تلاش اروپا رو یک شبه مال خودشون کنند
من منکر خدمات کوروش و داریوش هخامنشی نیستم ولی تاکید روی این دو عزیز باعث شده هر ایرانی در صدد الگوبرداری از این شاهان بعنوان قهرمان و منجی عالم بشریت بربیاد و خودش رو شاه بهتری از دیگران تصور کنه . در حالیکه کافیه افرادی مثل فروغی و تقی زاده و ملکم خان رو در اصلاح این کشور در نظر داشته باشیم تا ببینیم بدون قدرت گرایی و عظمت پرستی هم میشه کشور رو به سمت آگاهی و آبادانی هدایت کرد.
در ضمن اگر ترجیح میدید بنده رو در زمینه تاریخ بیسواد بدونید به قضاوت خودتون ادامه بدید چون نظر شما هم محترمه و قرار نیست من و شما مثل هم فکر کنیم
سلام آقا پادرا
خوش حالم که با حاتون آشنا شدم چون تعریفتون رو زیاد از بچه ها می شنیدم
دقیقا متوجه نشدم با کدوم قسمت نظر من مشکل دارید اگر بیشتر توضیح بدید خوشحال می شم
شاد زی
آرزوهایی که برباد میروند. ما ایرانیها همیشه عادت داریم همه چیز را از ته ببینیم. برای همین هم هست انگار به عینک تهاستکانی بیشتر از سایر عینکها علاقه داریم
به من هم سری بزنی ممنون میشم
خیلی رک و پوست کنده نوشتی!!
حقیقت خیلی تلخیه که متاسفانه اکثرمون ته دلمون همینجوریه که نوشتی...
اولش یکم گیج کننده س ، معلوم نیست داری این حلقه ی دعاها رو به گردن اسلام می ندازی یا از ایرانی ها انتقاد می کنی ، ولی ظاهر جریان میگه متنت انتقادیه
اسلام برای هر مرحله از دعا ، برنامه ای مشخص داره ، ولی ایرانی دوست داره همون مسیر قبلی رو تکرار کنه........گناهان مرا ببخش تا دوباره گناه کنم........
رفتن به راههای ناشناخته شجاعتی می خواد که امروز در ایرانی نه اینکه یافت می نشود ولی کم یافت می شود :)
یه اشاره هایی هم به تنبلی ، میل به استبداد ، دیگر آزاری(با معشوق آزراری بیشتر موافقم) و توهم توطیه داشتی که درباره ی هر کدومش میشه یه پست جداگانه نوشت !!!
فقط نمی تونم برای بند یکی مونده به آخر ،یه اسم جداگونه انتخاب کنم گرچه خیلی قابل تعمیمه ولی ادبیاتم کم آورده ظاهرن......... :دی
من دنبال مقصر نیستم چون به نظرم جهل بشری بزرگترین دشمن بشر ه و کسی مقصر این جهل نیست . میشه کمی روشنش کرد ولی بهرحال جهل با ما زاییده شده
برداشت انسانها از دعا به نظرم همین قدر سطحی و ابلهانه بوده ولی از اونجایی که ظاهرش خیلی آسمانیه کسی به این نوع نگرش فکر نمیکنه
ایرانی بودن داستان در نگاه توست علی جان و منم خیلی خوشحالم که انتقادت روی فرهنگ ایران هم هست وگرنه من داستان رو بشری دیدم
ادبیات تو کم نیاورده عزیزم گفتار و نگاهت متفاوته و باید هم همینطور باشه .... من هم همینو دوست دارم دیگه
اهل خرافه به محمدی که بشری باشد مثل ِ ما احتیاجی ندارند. آنها میخواهند از نبی ِ خدا، که گفته است من هم مثل ِ همه محاکمه میشوم، موجودی نایاب بسازند. سلیمان ِ پیامبر نیز گفت خدا محاکمه میکند. اینها همه مثل ِ من و تو بودهاند. لیلی به ایشان عنایت کرد و به ما هم امید که بکند.
از محاکمه نباید نگران بود. معشوقی را فرض کنید که به ظاهر عشق شما به او یک طرفه است. او در ظاهر میلی به شما نشان نمیدهد. اما، چون شما دوستش میدارید، هر حرکتی که او کند، برایتان دلپذیر است. میگویید او معشوق است و هر کار که دوست داشته باشد درست است.
لیلی بیرحم است و مهربان است.
لیلی، جباریست که میگوید ارحمالراحمین است
لیلی هر کار که بخواهد میکند. انبیای ِ او، سرگردانترین عاشقان ِ او بودهاند.
لیلی مه است، بر همه جا پخش میشود. بر سنگریزه، بر درخت. بر ما.
لیلی در دانهی باران میبارد، بر قامت ِ علف و بر پیشانیِ تبکردهی تو
نگران نباش. لیلی باشد و بکشد. باشد و بکشد و محاکمه کند.
به لیلی فکر کن و نه به محاکمه
من نه به لیلی فکر میکنم و نه به محاکمه چراکه هیچکدام وجود ندارند
من به من فکر میکنم که وجود دارم و تعریف عشق را در خود و از خود شروع میکنم
خدا را بسپار به اهلش که ...
رحمن و رحیم تویی و خدا استعاره ای است از ارزش تو