ستیزه گر مهربان

انسان سالم شاده ... غم یعنی بیماری

ستیزه گر مهربان

انسان سالم شاده ... غم یعنی بیماری

خوشبختی

خوشبختی حق مردمی است که شاد بودن رو بلدند و قدردان زندگی اند نه مردمی که فقط در فکر عزاداری و غم و اندوهند و در عوض توقع زیاد و نارضایتی رو عامل پیشرفت میدونند  

خوشبختی به هیچ وجه متلعق به افرادی نیست که فکر میکنند در زندگی قربانی شده اند و اغلب اوقات به زندگی بدبین اند  

 

خوشبختی فقط حق افرادی است که زندگی رو با خوبی خودشون می سنجند و به خودشون احترام میذارند نه مردمی که هدفشون جلب رضایت دیگرانه و همیشه فکر میکنند شانس آوردند که زنده اند !!   

 

کسی که برترین و بالاترین ارزش رو برای خودش قایل نیست نباید خوشبخت باشه ........ و این قانون زندگی انسانها در همه جای این کره خاکی است

میراث ناگوار

زندگی زیباست و آدمهای اطراف ما بی نهایت دوست داشتنی اند ... اگر اونهارو خوب نمیبینیم از نادونی و خیرگی خودمونه   

راه نشون دادن مهربونی خیلی مهمتر از خود مهربونیه چون نمیشه یکیو اذیت کرد یا بهش تجاوز کرد و گفت خواستم دوست داشتنم رو نشونت بدم اونهم درست زمانی که طرف خودش داره میگه از چه نوع محبتی لذت میبره    

 

فکر میکنیم اگه این شناخت رو داشته باشیم که هرکسی از چه نوع محبتی خوشش میاد میتونیم بفهمیم که دوست داشتنش واقعا در توانمون هست یا فقط ادای مهربونیه   

 

خودخواهی و حسادت در ما ارثیه ... از زمان هابیل و قابیل شروع شده و تا پدر مادرهامون ادامه پیدا کرده ... برای همینه که گذشتگانمون بیشتر درد کشیده اند و با رنج زندگی کرده اند تا اینکه از زندگی خوب لذت ببرند چرا که اگر میدونستند دوست داشتن با خودخواهی فرق داره دیگه رنجی براشون وجود نمیداشت که کار به درمان و پشیمانی و توبه و بخشش و قهر و آشتی برسه    

 

در دنیای امروز تنهایی و افسردگی متعلق به انسانهای کودن و ناتوانه و من  از خداوند سپاسگذارم که من و دوستانم رو انسانهایی خردمند و توانمند آفرید هرچند راه وصول به این بهشت گذر از جهنم بود