تفاوت تربیت کودکان در ایران و اروپا از نگاه صحاف باشی در کتاب سفرنامه از دوران قاجار :
این مردم [اروپاییان] آموختن به یکدیگر را یکی از شرافات انسانی میدانند. چه دختر ، چه پسر در سن 5 سالگی به مکتب رفته تا 12 سالگی همه چیز را میداند و لایق به هر کاریست. ولی بچه های ما بیچاره ها تا سن 15 سال آقا موچول هستند . بعد اول ترتیب عروسی است که گوساله گاوی را جفت میکنیم با ماچه خری و متوقع هستیم که اولاد اینها همه چیز را بفهمند. افسوس که ما مردم لذت خوراک و جماع را بیش از ترقی و تربیت فهمیده ایم.
*********
کجایی صحاف باشی جان که ببینی آقا موچول های امروز با مدرک دکتری و 30 سال سن هنوز همون گوساله گاوان و ماچه خرانند که با وجود اینترنت و موبایل و این همه امکانات فقط پی خوراک و جماع میگردند.
سلام بر ستیزه گر مهربان
آقا عجبه دیدیم شما رو بالاخره!!
اونم با چه پستی...
***
وقتی استادید دانشگاهی سر کلاس از مسائل حاشیه ای صحبت کنن انتظاری از بقیه واقعا نمیشه داشت...
همین دیروز یکی از استادای دانشگاه از بچه دار شدن صحبت می کرد و اینکه بچه ای که به دنیا میاد روزیش هم باهاش میاد و همه جور قشری باید بچه داشته باشن!!
می دونی پادرا به نظرم این یعنی زندگی حیوانی. اگه قرار باشه به خاطر اینکه هر بچه ای با به دنیا اومدنش روزیش هم با خودش بیاره همه تا می تونن تا آخر عمر تولید مثل کنن. اصلا با این دیدگاه چرا این همه فقر و فلاکت!!
از مشیت الهی می گفت, از اینکه خدا باید کسی رو سر راهمون قرار بده...
من نمی دونم این استاد که عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی هم هست و اونم جانور شناسی از یک رشته ی علوم پایه اونم زیست شناسی چرا باید این مزخرفات رو سر هم کنه؟
بعضی وقت ها به تنگ میام از آدمایی که بی فکر فقط درس می خونن و بالا میان و راجب به هیچ چیزی حاضر به راه انداختن مغزشون نیستن. و به خودشون اجازه ی هر نظر و قضاوتی رو می دن. اون استاد دیروز به من گفت که رفتار شناسی درس می ده و از ظاهر و حرف زدن و نظرات من متوجه شده از هر لحاظی در رفاه بودم که موسیلینی و هیتلر زمان الانم با این تزهام!!
اما دیگه ادامه ندادم اما ای کاش می گفتم یک خورده اگر دوست داشتی روانشناسی تکاملی بر اساس دیگاه داروین و بدون پیش زمینه ی فکری بخون...
همه ی فکر و صحبت هاش حول این مسائل می چرخید: ازدواج, بچه دار شدن, مشیت الهی, حکمت, روزی, جهیزیه و مبارزه با خانم ها...
براستی کجا زندگی می کنیم؟!! و پیش چه افراد فرهیخته ای!!
پرسش و پرسش و پرسش
تنها راه مبارزه با فکرهای پوسیده است
به نظر من نباید باهاشون بحث کرد باید ازشون سوال کرد و به جوابش اهمیت نداد . اینکه سوال تو ذهنشون رخنه کنه به زودی باعث انفجار فکرشون خواهد شد . ولی همونطور که گفتم نباید منتظر جواب هاشون باشیم چون حتما یه توجیهی دست و پا میکنند .
آقاموچولند دیگه . از آدم های بزرگ چه خبر ؟
سلام
سحر جان حق با تو اما به این نکته توجه داشته باش که تمام این استاد ها نیز در بیان عقیده محدودند
وگرنه چقدر دانا تر از اینا هستن که چون نتونستن عقایدشون و بگن نتونستن به عنوان استاد دانشگاه شناخته شوند
قبول دارم که این استاد شما صحبت اشتباه میکنه اما اون هم حتما یک استاد اشتباه داشته و همینجوری این طرز فکر رواج پیدا میکنه تا جایی که یکی مثل پادرا یا شما بیاد طرز فکر درست رو باز بکنه براشون.....امید وارم یه روزی بیاد که هر کس قدرت تغییر(تغییر خوب)هر چند کوچک رو در خودش ببینه و عملی کنه
مرسی پادرا که دوباره نوشتن رو شروع کردی .....واقعاً به من انرژی داد
بپرسیم، به چالش بکشیم، کار کنیم برای ساختنی دوباره، ولی توقع نداشته باشیم ...نت های موسیقی آرام آرام ناثیر خودش را می گذاره نیازی به انتظار نتیجه نیست........فقط کاشکی که در این سفر نامه مردم رو به خر و گاو و کلاً چهار پایان مقایسه نمی کرد که همین توهین ها کار بزرگ اندیشان رو خراب می کنه
وگرنه منم از همین مردمم و ریشه هام به غیر از این آب و خاک و فضای فکری جای دیگه ای نبوده ..فخر زیادی هم قابل فروختن نیست ...
خدا نصیب گرگ بیابون نکنه
سلام پادی.... خیلی باحال بود آقا موچول